دره خاموش

♥ ♥ ♥ L.O.V.E.R ♥ ♥ ♥

شب می آید و پس از شب تاریکی پس از تاریکی چشمها دستها و نفس ها و نفس ها و نفس ها ... و صدای آبکه فرو می ریزد قطره قطره قطره از شیر بعد دو نقطه سرخ از دو سیگار روشن تیک تاک ساعت و دو قلب و دو تنهایی

سکوت ، بند گسسته است.
کنار دره ، درخت شکوه پیکر بیدی.
در آسمان شفق رنگ
عبور ابر سپیدی.

نسیم در رگ هر برگ می‌دود خاموش.
نشسته در پس هر صخره وحشتی به کمین
کشیده از پس یک سنگ سوسماری سر.
ز خوف دره ی خاموش.
نهفته جنبش پیکر.
به راه می ‌نگرد سرد ، خشک ، تلخ ، غمین.

چو مار روی تن کوه می‌خزد راهی،
به راه ‌، رهگذری.
خیال دره و تنهایی
دوانده در رگ او ترس.

کشیده چشم به هر گوشه نقش چشمه ی وهم:
ز هر شکاف تن کوه
خزیده بیرون ماری.
به خشم از پس هر سنگ
کشیده خنجر خاری.

غروب پر زده از کوه .
به چشم گم شده تصویر راه و رهگذار.
غمی بزرگ ، پر از وهم
به صخره سار نشسته است.
درون دره ی تاریک
سکوت، بند گسسته است.



 
 
سهراب سپهری
 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+نوشته شده در پنج شنبه 14 دی 1391برچسب:,ساعت6:5 PMتوسط YasAmin_R | |